یک کتاب،یک خاطره/اسارت همزمان دو برادر
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۱۴۹۴
امکان هیچ اقدامی نبود؛ زیرا در محاصره تعداد زیادی از نظامیان بعثی قرار گرفته بودیم. تصور اسارت به دست دشمن برایم سخت بود ولی حالا خود و همراهان را در اسارت بدترین دشمنان بشریت میدیدم. تمام دوران زندگیام را مثل یک فیلم به سرعت در ذهنم مرور کردم، غمی سنگین بر سینهام چنگ میانداخت و روحم را میآزرد.
به گزارش ایسنا، حاج «اسماعیل شمس» در سال ۱۳۲۷ در محله شوش تهران متولد شد و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در همین محله سپری کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شروع جنگ تحمیلی و تجاوز ارتش رژیم صدام به خاک ایران او را به جبهه جنگ در منطقه جنوب کشاند و در همان منطقه بود که همراه با برادرش شهید «جلال شمس»، به دست نیروهای ارتش صدام اسیر شد تا مادر، همسر، کل خانواده، به ویژه دختر کوچکش، ۱۰ سال را چشم به راه بدوزند و به انتظار بنشینند.
او ۱۰ سال از عمر خود را در اردوگاههای ۱، ۲، ۴ موصل و رمادی ۷ (رمادی ۲ یا بین القفصین) گذراند و در شمار فعالان فرهنگی اردوگاهها بود و خدمات ارزندهای به دوستان خود ارائه کرد.اسماعیل شمس در سال ۱۳۶۹ به همراه دیگر آزادگان سرافراز به میهن بازگشت..
مرحوم حاج اسماعیل شمس در بخشی از کتاب «پاداش و کیفر» درباره چگونگی اسارتش توضیح داده است:
«بعداز ظهر روز هجدهم مهرماه به قصد انجام یک مأموریت، با تعدادی از دوستان راهی اهواز شدیم. یک دستگاه خودرو وانت در اختیار داشتیم، من و یک نفر جلو و بقیه پشت وانت سوار شدند. قصد داشتیم از مسیر دارخوین به آبادان و از آن جا به اهواز برویم. نزدیکیهای دارخوین تعدادی نظامی که لباس ارتش خودی به تن داشتند، توجه ما را به خود جلب کردند.
نزدیکتر که شدیم به ما ایست دادند، توقف کردیم. همین که ایستادیم به سمت ما هجوم آوردند و شروع به تیراندازی کردند. ما که در بهت و حیرت فرو رفته بودیم؛ متوجه شدیم اینها نیروهای دشمن هستند و با کمین در اطراف جاده، کسانی که قصد عبور از این مسیر را داشتند دستگیر میکردند.
امکان هیچ اقدامی نبود؛ زیرا در محاصره تعداد زیادی از نظامیان بعثی قرار گرفته بودیم. تصور اسارت به دست دشمن برایم سخت بود ولی حالا خود و همراهان را در اسارت بدترین دشمنان بشریت میدیدم. تمام دوران زندگیام را مثل یک فیلم به سرعت در ذهنم مرور کردم، غمی سنگین بر سینهام چنگ میانداخت و روحم را میآزرد.
بعثیها دستان ما را بستند و سوار بر خودرو به پشت جبهه خود منتقل کردند. وقتی ما را پیاده کردند با صحنهای دلخراش مواجه شدیم. تعدادی از هموطنان غیرنظامی از زن و مرد و کودک در پشت تپهای نشسته بودند. وضعیت آنان بسیار رقتبار بود، زنان آشفته و مضطرب بودند، کودکان گریه میکردند و برخی از مردان که زنانشان در میان اسرا بودند، با اندوه شاهد توهین سربازان بعثی به آنان بودند و کاری از دستشان برنمیآمد.
بعد از گذشت یک ساعت یک کامیون نظامی سر رسید. ما پنجاه و هفت نفر بودیم. ما را بر آن سوار کردند و به پشت جبهه انتقال دادند. من و برادرم جلال کنار هم بودیم و دستانمان به هم بسته شده بود.»
این آزاده روز بیست و ششم آبان ماه به همرزمان شهیدش پیوست.
انتهای پیام
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آزادگان دفاع مقدس جنگ تحمیلی کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۱۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش کاپیتان پیکان به شکست در نیمهنهایی والیبال
علیرضا بهبودی در مورد شکست مقابل فولاد گفت: فکر میکنم مغلوب تجربه بازیکنان تیم سیرجان شدیم.
به گزارش ایسنا، تیم فولاد سیرجان ایران سهشنبه شب، هفتم فروردین در نیمه نهایی لیگ برتر والیبال موفق شد با حساب سه بر دو پیکان تهران را شکست بدهد و به فینال لیگ برتر والیبال صعود کند.
این تیم در اولین دیدار فینال هم پیکان را شکست داد و در مجموع دو دیدار رفت و برگشت نیمهنهایی به فینال صعود کرد.
علیرضا بهبودی، کاپیتان تیم پیکان پس از شکست مقابل فولاد گفت: بازی خیلی خوب، جذاب و تماشاگر پسندی بود. اواخر ست سوم تمرکزمان را از دست دادیم و مسابقهای را که باید امروز سه بر صفر برنده میشدیم، متاسفانه باختیم. در کل بازی خوبی بود به هر دو تیم خسته نباشید میگویم. فکر میکنم مغلوب تجربه بازیکنان تیم سیرجان شدیم.
او در واکنش به گفته پیمان اکبری، سرمربی پیکان که بازیکنان پیکان از اسم بازیکنان سیرجان ترسیدهاند گفت: ترس یک مساله درونی است و باید از تک تک بازیکنان سوال کرد اما سیرجان بازیکنان باکیفیتی دارد که اکثرشان بازیکنان ملیپوش ما هستند و مقابل این تیم باید با ۱۰۰ درصد تمرکز حاضر شد. ست اول و ست سوم این کار را کردیم اما اواخر ست سوم تمرکزمان را از دست دادیم و بازی را واگذار کردیم.
بهبودی در پاسخ به این سوال که بین تیمهای باقی مانده کدام تیم شانس قهرمانی در لیگ برتر را دارند بیان کرد: تیم فولاد شانس بیشتری دارد. بین شهداب وهرداری ارومیه هر تیمی به فینال بیاید، فینالی جذاب خواهیم داشت.
انتهای پیام